1. خانه
  2. مستندات
  3. Alter Ego
  4. کاراگاه بریسکول (۲) – صفحه ۸

کاراگاه بریسکول (۲) – صفحه ۸

کلیسا:
ردپای کفش: در جلو کلیسا محل نزدیک درخت خشکیده که سگ به آن واکنش نشان داده بود را بررسی کنید. ردپای کفش دیگری را می یابید.
کشیش: وارد کلیسا شده و با پدر مالکهی درباره درخواست رهایی سر ویلیام و جستجوی کانال صحبت کنید.
اداره پلیس:
آرشیو: به اداره پلیس بازگشته و به آرشیو بروید. از میخ چوبی روی تاقچه های ناپایدار سمت چپ استفاده کنید. جاروب قدیمی را حرکت دهید. چمدان را بیرون بکشید. از کلیدها روی چمدان استفاده نمایید. یادداشتهای لاکلی را درباره مد ویلیام بررسی کنید. مجددا چمدان را بررسی کنید. تکه روزنامه بریده شده و شماره تلفن دکتر استوارد را بردارید.
گزارش کالبدشکافی: از آرشیو خارج شوید. افسر پلیس گزارش کالبدشکافی را میدهد. گزارش کالبدشکافی را از روی میز بردارید. در داخل جعبه داراییها گزارش را مطالعه کنید. مرگ تالبوت در اثر جراحت ناحیه گردن بوده است.

دفتر کار:
دکتر استوارد: از تلفن برای تماس با دکتر استوارد استفاده کنید. با خانم استوارد صحبت کنید. دکتر از زمان مراسم دفن مفقود شده است. این موضوع به پلیس گزارش شده است. خارج شده و با افسر پلیس درباره گزارش مفقود شدن دکتر استوارد صحبت کنید.
نمونه های پارچه: از نمونه دوم روی میکروسکوپ استفاده نمایید. از یک جنس با کیفیت است. در داخل جعبه داراییها ۲ نمونه پارچه را ترکیب کنید. از دو نمونه پارچه روی میکروسکوپ استفاده نمایید. هر دو نمونه یکی است.
فروشگاه خیاطی: دفتر خاطرات روزانه سر ویلیام را بررسی کرده و محل خیاطی او در خیابان ویلسون را پیدا کنید. از اداره پلیس خارج شده و به فروشگاه خیاطی بروید. در را بررسی کنید تا متوجه شوید که قفل است. سطل زباله را بررسی کرده و روزنامه ای با موضوع ناپدید شدن سر ویلیام در آن بیابید. با خیاط که در سمت چپ کنار فواره ایستاده صحبت کنید. او امروز صبح مغازه را باز میکند. او کلید یدکی را در فواره مخفی کرده است. هر دو نمونه پارچه را به خیاط نشان دهید. متوجه میشوید که مربوط به شال مردانه ابریشمی هندی است. آنها دو آیتم متفاوت هستند ؛ یکی از آنها سایه روشنتری دارد. متوجه میشوید که سر ویلیام چیزی را فروخته است. شال میتواند برای پوشاندن نیمی از صورت بکار رود.
قبرستان:
پدر مالکهی: وارد قبرستان شده و سپس به کلیسا بروید. درباره دکتر مفقود شده سوال کنید. بریسکول کشیش را تحت فشار قرار میدهد. کشیش ناراحت شده و کلیسا را ترک میکند. کشیش را در بیرون تعقیب کنید. ناخنهای انسان را به کشیش نشان دهید. متوجه میشوید که دکتر استوارد گواهینامه مرگ را امضا کرده است.
دکتر استوارد: گروهبان کارتر از راه رسیده و میگوید که آنها دکتر استوارد را یافته اند. پدر مالکهی میخواهد با بریسکول درباره چیزی که پشت خود مخفی کرده صحبت کند. از قبرستان خارج شده و از سمت چپ خارج شوید. با رابینز صحبت کرده و گزارش او را دریافت نمایید. دکتر استوارد جراحتی روی گردن داشته اما خونی دیده نشده است. یادداشتها را مطالعه کنید. سوءظن از کشیش برداشته میشود. جسد را بررسی کنید.

ردپای کفش: از جعبه خالی روی آب استفاده نمایید. در داخل جعبه داراییها گچ را با آب داخل جعبه ترکیب کرده و مخلوط گچ را بدست آورید.
صحنه قتل: به صحنه قتل رفته و از نزدیک به ردپای کفش نگاه کنید. از قلم مو برای تمیز کردن ردپا استفاده کنید. از مخلوط گچ روی ردپا استفاده نمایید. قالب ردپای کفش اول را بدست آورید.
محوطه جلو کلیسا: به سمت درخت خشکیده رفته و از نزدیک به ردپای کفش نگاه کنید. از قلم مو برای تمیز کردن ردپا استفاده کنید. از مخلوط گچ روی ردپا استفاده نمایید. قالب ردپای کفش دوم را بدست آورید. در داخل جعبه داراییها ۲ ردپای کفش را ترکیب کرده تا متوجه شوید متعلق به دو کفش مختلف است.
پدر مالکهی: با پدر مالکهی صحبت کنید. متوجه میشوید که شب گذشته زد و خوردی اتفاق افتاده اما او ترسیده و مخفی شده است. او دکتر استوارد را در حال مشاجره با خانم مریام دیده است. دکتر میخواسته داخل تابوت را ببیند اما خانم مریام مانع از این کار شده است. ردپای دوم را روی کشیش بکار برید.
دکتر استوارد: به سمت جسد دکتر استوارد رفته و از ردپای دوم روی جسد استفاده نمایید. ردپای جلو کلیسا متعلق به کفش دکتر نیست.
ملک لویس: وارد ملک شده و با خدمتکار درباره مرگ دکتر صحبت کنید. هنگامیکه تلفن زنگ خورد به آن پاسخ دهید. با خانم مریام صحبت کنید. به او گفته شده که ویلیام زنده دفن شده است. او از محافظت پلیس امتناع کرده است. خانم مریام از لیست مظنونین خط میخورد.
اداره پلیس: به اداره پلیس بازگردید. افسر پلیس گزارش میدهد که چاپ کننده روزنامه در زندان است. آنها فارست را پیدا نکرده اند. کارگر چاپخانه بخاطر اجازه دادن به فارست برای فرار کردن دستگیر شده است.
سلول زندان: به بالا سمت چپ رفته و در سلول قرار گیرید. تیم را به همراه کارگر چاپخانه در زندان میبینید. با کارگر چاپخانه صحبت کنید. هنگامیکه از زاویه عکس بحث به میان می آید ، کارگر چاپخانه میترسد. از سلول و اداره پلیس خارج شوید. پس از اینکه افسر پلیس گفت که کارگر چاپخانه میخواهد با بریسکول صحبت کند به سلول زندان بازگردید. با کارگر چاپخانه صحبت کنید. متوجه میشوید که فارست ابتدا به قبرستان و سپس به فروشگاه خیاطی رفته است. فارست از لیست مظنونین خط میخورد.
فروشگاه خیاطی: به فروشگاه خیاطی بروید. در را بررسی کرده و متوجه میشوید که هنوز قفل است. فواره را برای یافتن کلید یدکی که خیاط از آن نام برده بود بررسی کنید. کلید را بدست آورید. از کلید روی قفل در استفاده کنید. بریسکول وارد فروشگاه شده و خیاط را مرده می یابد. هنگامیکه او برای بررسی خم میشود ، کسی از پشت سر او می آید. روزنامه اخبار و عکس بریسکول که کنار خیاط از پا در آمده را منتقل میکند.